به وبلاگ من خوش آمدید

طرفدار کدوم تیم هستید

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان وبلاگ شخصی محمد حیدری و آدرس mohammadhidari.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 48
بازدید دیروز : 20
بازدید هفته : 48
بازدید ماه : 8584
بازدید کل : 231188
تعداد مطالب : 852
تعداد نظرات : 32
تعداد آنلاین : 1



تماس با ما  3 5 7 16

کد دعای فرج برای وبلاگحب العباس :: کرامات حضرت ابوالفضل
چاپ این صفحه به این سایت رأی بدهید http://www.sadraei.com/

دانلود آهنگ جدید - دانلود آهنگ جدید,دانلود اهنگ گن لاغری مردانه عینک ویفری خرید صابون کوسه جا موبایلی ماشین

/stat/view.php?site=mohammadheidari.loxblog.com&font=868686&backg=0A0A0A&bd=0F4F86">

داستان کوتاه و آموزنده “مراقب سنگریزه ها باشید”
یک شنبه 7 مهر 1392 ???? 15:36 | ?????? : 585 | ????? ???? ?? ??? محمدسام | ( ????? )

روزی حکیمی در میان کشتزارها قدم می‌زد که با مرد جوان غمگینی روبه‌رو شد. حکیم گفت: «حیف است در چنین روز زیبایی غمگین باشی.» مرد جوان نگاهی به دور و اطراف خود انداخت و پاسخ داد: «حیف است!؟ من که متوجه منظورتان نمی‌شوم!» گرچه چشمان او مناظر طبیعت را می‌دید اما به قدری فکرش پریشان بود که آنچه را که باید، دریافت نمی‌کرد. حکیم با شور و شعف اطراف را می‌نگریست و به گردش خود ادامه می‌داد و درحالی‌که به سوی برکه می‌رفت از مرد جوان دعوت کرد تا او را همراهی کند.

 بقیه درادامه مطلب

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

به این سایت رأی بدهید

:: ??????? ?????: داستان های کوتاه , ,
:: ????????: داستان کوتاه و آموزنده “مراقب سنگریزه ها باشید” ,

|
?????? ???? : 0
|
????? ????????????? : 0
|
????? ?????? : 0
:: ????? ???? ...
عشق
دو شنبه 4 شهريور 1392 ???? 22:34 | ?????? : 683 | ????? ???? ?? ??? محمدسام | ( ????? )
پسرک رو به مزار دختر ایستاد، برایش از دلتنگیش گفت، از آغوشی که این روزها خیلی هوایش را کرده...
از شوخی های دلنشینش، از چشمان مهربانش، از حرف های نگفته اش، از یک دنیا بغضش... برایش کادو گرفته بود آمده بود تا لبخندش را ببیند!  
هق هق گریه هایش به آسمان بلند شده بود...
پسر: 
برات… کادو… برات یه دسته گل گلایل!… یه شیشه گلاب… و یه بغض طولانی آوردم…! 
تک عروس گورستان!
پنج شنبه ها دیگه بدون تو خیابونها صفایی نداره…!
اینجا کنار خانه ی ابدیت می نشینم و فاتحه میخوانم…
نه  اشک و فاتحه... اشک و فاتحه و دلتنگی
امان… دنیای من! تو خیلی وقته که…
آرام بخواب فرشته کوچ کرده ی من…
دیگر نگران قرصهای نخورده ام… لباس اتو نکشیده ام…. و صورت پف کرده از بی خوابیم نباش…!
نگران خیره شدن مردم به اشک های من هم نباش..!
بعد از تودیگر مرد نیستم اگر بخندم…
اما… تـو آرام بخواب…

اما… تـو آرام بخواب…

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

به این سایت رأی بدهید

:: ??????? ?????: داستان های کوتاه , ,
:: ????????: عشق ,

|
?????? ???? : 0
|
????? ????????????? : 0
|
????? ?????? : 0
برگه و لکه “حکایت” …داستان کوتاه
جمعه 18 مرداد 1392 ???? 11:1 | ?????? : 621 | ????? ???? ?? ??? محمدسام | ( ????? )

شخصی از كوفي عنان “دبير كل سابق سازمان ملل و برنده صلح نوبل” پرسيدند: بهترين خاطره ي شما از دوران تحصيلتان چه بود است؟
او پاسخ داد: “روزي معلم علوم ما وارد كلاس شد و برگه ي سفيد رنگي را به تخته سياه چسباند. در وسط آن لكه‌اي با جوهر سياه نمايان بود.”
معلم از شاگردان پرسيد: «بچه ها در اين برگه چه چیزی مي بينيد؟»
همه جواب دادند: «يك لكه سياه آقا.»
معلم با چهره اي انديشمندانه لحظاتي در مقابل تخته كلاس راه رفت و سپس با دست خود به اطراف لكه سياه اشاره كرد و گفت: « دانش آموزان عزیز چرا اين همه سفيدي که اطراف لكه سياه را نديديد؟»
كوفي عنان مي گويد: «از آن روز تلاش كردم اول سفيدي (خوبي‌ها، نكات مثبت، روشنايي ها و نور ها و..…) را بنگرم.»
توضیح حکایت :
حضرت امير: انديشه نيك و مستقيم بهترين انديشه بشر است.
ما چطور مي نگريم؟

 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

به این سایت رأی بدهید

:: ??????? ?????: داستان های کوتاه , ,
:: ????????: برگه و لکه “حکایت” …داستان کوتاه ,

|
?????? ???? : 0
|
????? ????????????? : 0
|
????? ?????? : 0
داستان آموزنده شرایط سخت 
پنج شنبه 17 مرداد 1392 ???? 16:33 | ?????? : 782 | ????? ???? ?? ??? محمدسام | ( ????? )

شرایط سخت داستان های آموزنده مرداد ماه 92 داستان های آموزنده مرداد ماه داستان های آموزنده مرداد 92 داستان های آموزنده مرداد داستان های آموزنده داستان ها داستان شرایط سخت داستان آموزنده شرایط سخت داستان آموزنده شرایط داستان آموزنده داستان حکایت های آموزنده مرداد ماه 92 حکایت های آموزنده مرداد ماه حکایت های آموزنده مرداد 92 حکایت های آموزنده مرداد حکایت های آموزنده حکایت ها حکایت جدیدترین داستان های آموزنده مرداد ماه 92 جدیدترین داستان های آموزنده مرداد ماه جدیدترین داستان های آموزنده مرداد 92 جدیدترین داستان های آموزنده مرداد جدیدترین داستان های آموزنده جدیدترین داستان ها جدیدترین داستان

 

زن جوانی پیش مادر خود می‌رود و از مشکلات زندگی خود برای او می‌گوید و اینکه او از تلاش و جنگ مداوم برای حل مشکلاتش خسته شده است.

مادرش او را به آشپزخانه برد و بدون آنکه چیزی بگوید سه تا کتری را آب کرد و گذاشت که بجوشد. سپس توی اولی هویج ریخت در دومی تخم مرغ و در سومی دانه های قهوه. بعد از بیست دقیقه که آب کاملاً جوشیده بود گازها را خاموش کرد و اول هویج را در ظرفی گذاشت، سپس تخم مرغ‌ها را هم در ظرفی گذاشت و قهوه را هم در ظرفی ریخت و جلوی دخترش گذاشت. سپس از دخترش پرسید که چه می‌بینی؟
‌بقیه در ادامه مطلب

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

به این سایت رأی بدهید

:: ??????? ?????: داستان های کوتاه , ,
:: ????????: داستان آموزنده شرایط سخت  ,

|
?????? ???? : 0
|
????? ????????????? : 0
|
????? ?????? : 0
:: ????? ???? ...
داستان آموزنده راضی بودن 
پنج شنبه 17 مرداد 1392 ???? 16:30 | ?????? : 737 | ????? ???? ?? ??? محمدسام | ( ????? )

راضی بودن داستان های آموزنده مرداد ماه 92 داستان های آموزنده مرداد ماه داستان های آموزنده مرداد 92 داستان های آموزنده مرداد داستان های آموزنده جدید مرداد ماه 92 داستان های آموزنده جدید مرداد ماه داستان های آموزنده جدید مرداد 92 داستان های آموزنده جدید مرداد داستان های آموزنده جدید داستان های آموزنده داستان ها داستان راضی بودن داستان آموزنده راضی بودن داستان آموزنده راضی داستان آموزنده داستان جدیدترین داستان های آموزنده مرداد ماه 92 جدیدترین داستان های آموزنده مرداد ماه جدیدترین داستان های آموزنده مرداد 92 جدیدترین داستان های آموزنده مرداد جدیدترین داستان های آموزنده جدیدترین داستان ها جدیدترین داستان

 

روزی، سنگ تراشی که از کار خود ناراضی بود و احساس حقارت می کرد، از نزدیکی خانه بازرگانی رد می شد، در باز بود و او خانه مجلل، باغ و نوکران بازرگان را دید و به حال خود غبطه خورد با خود گفت: این بازرگان چقدر قدرتمند است!و آرزو کرد که او هم مانند بازرگان باشد.

در یک لحظه، به فرمان خدا او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد! تا مدت ها فکر می کرد که از همه قدرتمندتر است. تا این که یک روز حاکم شهر از آنجا عبور کرد، او دید که همه مردم به حاکم احترام می گذارند حتی بازرگانان.

برای ادامه به ادامه مطلب بروید

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

به این سایت رأی بدهید

:: ??????? ?????: داستان های کوتاه , ,
:: ????????: داستان آموزنده راضی بودن  ,

|
?????? ???? : 0
|
????? ????????????? : 0
|
????? ?????? : 0
:: ????? ???? ...
نامه ی پر محتوای مادر به فرزند
یک شنبه 13 مرداد 1387 ???? 13:0 | ?????? : 1029 | ????? ???? ?? ??? محمدسام | ( ????? )

فرزند عزیزم آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی صبور باش و مرا درک کن.

اگر هنگام غذا خوردن، لباس هایم را کثیف کردم

و یا نتوانستم لباسهایم را بپوشم صبور باش

و به یاد بیاور که همین کارها را به تو یاد دادم.

.........…

ادامه داستان در ادامه مطلب.. …

 

 

 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

به این سایت رأی بدهید

:: ??????? ?????: داستان های کوتاه , ,
:: ????????: نامه ی پر محتوای مادر به فرزند ,

|
?????? ???? : 0
|
????? ????????????? : 0
|
????? ?????? : 0
:: ????? ???? ...
داستان حکمت آمیز » آیه ی امید بخش....
جمعه 11 مرداد 1392 ???? 1:21 | ?????? : 791 | ????? ???? ?? ??? محمدسام | ( ????? )

بقیه در ادامه مطلب

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

به این سایت رأی بدهید

:: ??????? ?????: داستان های کوتاه , ,
:: ????????: داستان حکمت آمیز » آیه ی امید بخش , , , , ,

|
?????? ???? : 4
|
????? ????????????? : 2
|
????? ?????? : 2
:: ????? ???? ...
داستان های حکمت آمیز » حكايت نجات يافتن نيكوكار و هلاكت بدكار
جمعه 11 مرداد 1392 ???? 1:20 | ?????? : 989 | ????? ???? ?? ??? محمدسام | ( ????? )

bia2mob.net

بقیه در ادامه مطلب

 

 

 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

به این سایت رأی بدهید

:: ??????? ?????: داستان های کوتاه , ,
:: ????????: داستان های حکمت آمیز » حكايت نجات يافتن نيكوكار و هلاكت بدكار ,

|
?????? ???? : 1
|
????? ????????????? : 1
|
????? ?????? : 1
:: ????? ???? ...
قطره دلش دریا می خواست
جمعه 11 مرداد 1392 ???? 1:17 | ?????? : 1010 | ????? ???? ?? ??? محمدسام | ( ????? )

خیلی وقت بود که به خدا خواسته اش رو گفته بود

هر بار خدا می گفت : از قطره تا دریا راهیست طولانی، راهی از رنج و
عشق

و صبوری، هر قطره را لیاقت دریا نیست!

بقیه در ادامه مطلب

 

 

 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

به این سایت رأی بدهید

:: ??????? ?????: داستان های کوتاه , ,
:: ????????: قطره دلش دریا می خواست ,

|
?????? ???? : 2
|
????? ????????????? : 1
|
????? ?????? : 1
:: ????? ???? ...
رقابت سکون ندارد
جمعه 11 مرداد 1392 ???? 1:14 | ?????? : 878 | ????? ???? ?? ??? محمدسام | ( ????? )

کلاه فروشی روزی از جنگلی می گذشت.تصمیم گرفت زیر درخت
مدتی استراحت کند.لذا کلاه ها را کنار گذاشت وخوابید.وقتی بیدار شد
متوجه شدکه کلاه ها نیست . بالای سرش را نگاه کرد . تعدادی
میمون را دید که کلاه را برداشته اند.

بقیه در ادامه مطلب

 

 

 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

به این سایت رأی بدهید

:: ??????? ?????: داستان های کوتاه , ,
:: ????????: رقابت سکون ندارد ,

|
?????? ???? : 9
|
????? ????????????? : 3
|
????? ?????? : 3
:: ????? ???? ...

????? ????? : 1
صفحه قبل 1 صفحه بعد